عطارانسان را به «شدن» دعوت مي کند

1393/1/25 ۱۴:۰۹

عطارانسان را به «شدن» دعوت مي کند

فريدالدين عطار نيشابوري، حدود سال پانصد و چهل هجري قمري در کدکن نيشابور ديده به جهان گشود و به سال ششصد و هيجده در قتل عام نيشابور به دست سربازان مغول کشته شد.شمار آثاري که به وي نسبت داده شده، بسيار زياد است، اما در اين ميان آنچه بي ترديد به او تعلق دارد، عبارت است از: ديوان قصايد و غزليات، منطق الطير، الهي نامه، اسرارنامه، مصيبت نامه، مختارنامه و تذکرة الاوليا.در بيان سبب ورود او به حلقه صوفيان و گرايش به عرفان در نفحات الانس جامي نقل شده است که «روزي در دکان عطاري مشغول و مشعوف معامله بود، درويشي آن جا رسيد. درويش گفت: اي خواجه تو چگونه خواهي مرد. عطار گفت: چنان که تو خواهي مرد. درويش گفت: تو همچون من مي تواني مرد. عطار گفت: بلي، درويش ، کاسه چوبين داشت، زير سر نهاد و گفت الله و جان بداد. عطار را حال متغير شد و دکان بر هم زد و به اين طريق درآمد.». اما واقعيت اين است که شيخ عطار از کودکي به عرفان متمايل بود .

 

 

 
 

 

فريدالدين عطار نيشابوري، حدود سال پانصد و چهل هجري قمري در کدکن نيشابور ديده به جهان گشود و به سال ششصد و هيجده در قتل عام نيشابور به دست سربازان مغول کشته شد.شمار آثاري که به وي نسبت داده شده، بسيار زياد است، اما در اين ميان آنچه بي ترديد به او تعلق دارد، عبارت است از: ديوان قصايد و غزليات، منطق الطير، الهي نامه، اسرارنامه، مصيبت نامه، مختارنامه و تذکرة الاوليا.در بيان سبب ورود او به حلقه صوفيان و گرايش به عرفان در نفحات الانس جامي نقل شده است که «روزي در دکان عطاري مشغول و مشعوف معامله بود، درويشي آن جا رسيد. درويش گفت: اي خواجه تو چگونه خواهي مرد. عطار گفت: چنان که تو خواهي مرد. درويش گفت: تو همچون من مي تواني مرد. عطار گفت: بلي، درويش ، کاسه چوبين داشت، زير سر نهاد و گفت الله و جان بداد. عطار را حال متغير شد و دکان بر هم زد و به اين طريق درآمد.». اما واقعيت اين است که شيخ عطار از کودکي به عرفان متمايل بود .

چنان که در تذکرة الاوليا مي گويد: «ديگر باعث آن بود که بي سببي از کودکي باد دوستي اين طايفه در دلم موج مي زد و همه وقت مفرح دل من سخن ايشان بود.»

عطار را يکي از اضلاع مثلث شعر عرفاني فارسي دانسته اند، پيش از او سنايي به شعر عرفاني، هويتي مستقل بخشيد و مولوي در ادامه راه عطار، اين نوع شعر را به اوج خود رسانيد چنان که آوازه اي جهاني يافت.عطار در رشد و تکامل شعر عرفاني نقش بسيار موثري داشته است. او اولين شاعري است، که در تمام آثارش صرفا به مضامين عرفاني و انساني مي پردازد و در اشعارش مضموني که نشان دهنده تعلق او به دنيا باشد، به چشم نمي آيد.او صاحبان قدرت هاي ناپايدار را مدح نمي کند و سر بر آستان آن ها به گدايي، نمي سايد.

استغناي طبع و بلندنظري، او را بي نياز از هر کس و همه چيز جهان مادي مي کند. او خدا را مي جويد و براي رسيدن به معشوق لايزال خود، سلوک عارفانه پيش مي گيرد و طي طريق مي کند تا به وادي عشق گام نهد و از آنجا به مدد الهي به کمال مطلوب دست يابد.«شايد بتوان گفت که بالاترين خصوصيات آثار منظوم و منثور عطار آن است که براي هدايت و راهنمايي جامعه گفته شده و در روزگاري که غالب شعرا فکر خود را در مدح و هجو و هزل به کار برده اند او نظر خود را از امرا و حکام به جامعه انساني و خدمت به حقيقت منصرف ساخته و بشر را به يگانگي و وحدت و بلندنظري وجودي از تعصب دعوت کرده و وظيفه اي را که هر مرد صاحبدلي بايد به عهده بگيرد به گردن گرفته و در واگذارد آن وظيفه چندان که توانسته کوشيده است.» (فروزان فر، ۱۳۸۹: ۷۸)

همين ويژگي هاي شعر اوست که عارفي چون مولانا جلال الدين رومي را، مجذوب خود مي کند.ارتباط معنوي و پيوستگي روحاني مولانا با عطار و حکاياتي که مولانا از آثار عطار در مثنوي و غزليات اقتباس کرده، دليل بر اين است که وي با آثار عطار بسيار مأنوس بوده است.

در مثنوي شريف، ۳۵ حکايت وجود دارد که به احتمال قوي، مأخذشان، آثار منظوم عطار است. مولوي، بسياري از اشعار عطار را حفظ بوده و تکرار مي کرده و در مقامات معنوي و عشق حقيقي، عطار را مردي جهانديده، از «هفت شهر عشق» برگذشته و خود را در مقايسه با او، مبتدي و خام و «اندر خم يک کوچه» مي ديده و «سلطنت جان» را متعلق به عطار مي دانسته است. مولانا در غزليات شمس، بارها، از عطار به تعظيم ياد مي کند و خود را شاگرد و پيرو او مي خواند:

آنچه گفتم در حقيقت اي عزيز

آن شنيدستم من از عطار نيز

من آن ملاي رومي ام که از نطقم شکر ريزد

وليکن در سخن گفتن غلام شيخ عطارم

عطار روح بود و سنايي دو چشم او

ما از پي سنايي و عطار آمديم

در آثار عطار، مضامين و حکايات شيرين و دلکش، در قالب زباني محکم و روان بيان مي شود. او در نظم و نثر استادي تمام است و هم چنان که شعرش از حيث رواني و انسجام و قوت تاثير ممتاز است، نثر او هم اين اوصاف را به کمال و تمام داراست. چنان که انشاي تذکرة الاولياء، «از جهت شيريني و سادگي، هم کم نظير است، به خصوص عطار در شرح حال بايزيد و شبلي وجنيد و ابوالحسن خرقاني و ابوالحسن نوري و حسين بن منصور حلاج سخن را به سر حد زيبايي کشانيده و داد فصاحت داده، و قلم سحرانگيز و در تراجم احوال اين اشخاص سخت شورانگيز و مستي بخش است.» (فروزان فر)

سادگي شعر عطار نيز تا حدي است که خواننده، به راحتي تحت تاثير زبان ساده او قرار مي گيرد و گاه از ياد مي برد که صدها سال با او فاصله دارد. عطار اين فاصله زماني را با تفکر شورانگيز و احساس عميق خود از ميان برداشته است و اگر خواننده شعرهاي او، با کلام او انس بگيرد، ارتباط نزديک او را با زمان حال به خوبي احساس مي کند.بازکاوي اشعار عطار، مي تواند پاسخ گوي مشکلات و بحران هاي انسان مدرن باشد. او مخاطب را به حرکت فرامي خواند و از او مي خواهد که با «شدن»هاي پياپي، به سوي کمال مطلق راه جويد. آنچه براي حل مشکلات و معضلات انسان معاصر بايسته است، همه در آثار عطار جمع است؛ زيرا «مرکز توجه عطار، انسان و جهان و خداوند است و تمام دغدغه او تبيين ارتباط اين سه با هم و ارائه تصويري روشن از اين مقولات است.» (ريتر، ۱۳۷۷، ج۱:۵)

عطار به دليل ژرف نگري و درک ويژگي هاي عميق و چند لايه روح انساني، توانسته است، به ويژه در منطق الطير که در حقيقت بازگوکننده «قوس صعودي» روح از خاک به افلاک است، بندهايي را که به دست و پاي بشر بسته شده است، بهتر ببيند و آن ها را بگشايد.شعر عطار سرشار از حرکت، پويايي و سرزندگي است و انسان در انديشه او، مدام در تلاش براي شناخت خويش و به تکامل رسيدن است.از اين روست که عطار، انسان را در طريق تکامل «شدن» در هيئت پرندگان به سفري طولاني مي فرستد و خود در نقش هدهدي راه آشنا در کنار او مي ماند تا از آفت هاي راه و مخاطرات آن آگاهش کند.منطق الطير، مصيبت نامه و الهي نامه هر يک سفرنامه اي عارفانه اند که انسان را به خودشناسي مي رسانند و سالک اين سفر ها پي مي برد که آنچه در قاف خيالي مي جسته، در درون خودش بوده است. آري عطار نيز چون ديگر عرفاي بزرگ براي انسان به عنوان «عالم اصغر» قدرتي اعجاب آور قائل است:

آنچه گويي و آنچه داني آن تويي       خويش را بشناس صد چندان تويي (منطق الطير)

 

خراسان

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: