عصر ناشناخته ایران / یوزف ولسكی - ترجمه مرتضی ثاقب‌فر

1393/1/20 ۱۴:۰۴

عصر ناشناخته ایران / یوزف ولسكی - ترجمه مرتضی ثاقب‌فر

اشاره: سلسله اشکانی (حكومت:۲۵۰ پیش از میلاد تا ۲۲۴ میلادی) که با نام امپراتوری پارتها نیز شناخته می‌شود، یکی از قدرتهای سیاسی و فرهنگی ایرانی بود که به نام بنیانگذارش، اشک نامیده شده است. این حكومت در قرن سوم پیش از میلاد به دست اشک ـ از پهلوانان خراسانی ـ در شمال شرقی ایران تأسیس گردید. وی علیه بازماندگان اسكندر، یعنی سلوکیان قیام کرد. پهناوری دولت اشکانی در دوره اقتدارش از رود فرات تا هندوکش و از کوههای قفقاز تا خلیج فارس را شامل می‌شد

 

 

اشاره: سلسله اشکانی (حكومت:۲۵۰ پیش از میلاد تا ۲۲۴ میلادی) که با نام امپراتوری پارتها نیز شناخته می‌شود، یکی از قدرتهای سیاسی و فرهنگی ایرانی بود که به نام بنیانگذارش، اشک نامیده شده است. این حكومت در قرن سوم پیش از میلاد به دست اشک ـ از پهلوانان خراسانی ـ در شمال شرقی ایران تأسیس گردید. وی علیه بازماندگان اسكندر، یعنی سلوکیان قیام کرد. پهناوری دولت اشکانی در دوره اقتدارش از رود فرات تا هندوکش و از کوههای قفقاز تا خلیج فارس را شامل می‌شد. در عهد اشکانی جنگهای ایران و روم آغاز شد. حاصل عمده فرمانروایی اشکانیان، رهایی كشور از سلطه همه‌جانبه یونانی و حفظ تمدن ایران از تهاجمات ویرانگر طوایف مرزهای شرقی و نیز حفظ تمامیت كشور در مقابل تجاوز روم به جانب شرق بود. در هر سه مورد، مساعی آنان اهمیت بسیاری برای تاریخ ایران داشت؛ اما از آنجا كه عمده متون بازمانده كهن به قلم دشمنان نوشته شده، تلاش برای شناخت درست آنها دشوار است. آنچه در پی می‌آید، بخشهایی از مقدمه كتاب شاهنشاهی اشكانی است كه به همت «انتشارات ققنوس» به چاپ رسیده است.

***

تاریخ تحلیل است، نه قصه‌پردازی. (پل وین)

از چند قرن پیش، تاریخ ایران در فاصله میان سقوط هخامنشیان تا ظهور ساسانیان، یعنی مدت پنج قرن و نیم (323 پ.م تا 226م) را كم ارزش پنداشته‌اند. وانگهی این دوره تاریخی از دیدگاه یونانی‌گرایی و به مثابه نتیجه فتح ایران به‌دست اسكندر بررسی شده، یعنی عامل سیاسی كه نقشی اساسی در سرنوشت این سرزمین پهناور ایفا كرده است. اما در بخش اعظم این دوره (از حدود 238 پ.م تا 226م) دودمان اشكانی، خالق قلمرو پارتها، وجود داشته و تقریباً برسراسر ایران فرمان می‌رانده است. با این حال در نظر پژوهندگان این تاریخ شهرت نامطلوبی دارد.

ریشه این داوری را باید در گزارشهای نویسندگان باستانی یافت كه منابع جدید و معاصر همگی به اتفاق آنها را تكرار می‌كنند. مؤلفان قدیمی اشكانیان را بربرهای نازپرورده یونانی‌گرا و فاقد توانایی انجام كارهای بزرگ، به ویژه در عرصه فرهنگ می‌پنداشتند؛ اما با توجه به عیوب و كاستیهای همیشگی كه تقریباً فقط مؤلفان یونانی و رومی مسبب آن بوده‌اند، و با توجه به فقدان منابع بومی، چه ادبی و چه كتیبه‌ای (غیر از سكه‌های معدودی كه پیدا شده)، ساده‌انگارانه است كه به تاریخ ایران در زمان اشكانیان از دریچه چشم یونانیان و رومیان نگاه كنیم؛ زیرا آنها پادشاهی اشكانی را نه تنها با قدرت امپراتوری روم، بلكه نیز با حكومت ساسانی مقایسه می‌كردند و آن را كم ارزش جلوه می‌دادند. این وضع تأثیر نامطلوبی بر روند توسعه مطالعاتی كه می‌خواسته‌اند در تاریخ اشكانیان ژرفانگری كنند و آن را در چارچوب تاریخ ایران میان تاریخ هخامنشیان و ساسانیان بگنجانند.

با این حال به تازگی نشانه‌های تغییر در نگرش‌ ما نسبت به پارتهای اشكانی پدیدار شده است. این امر دلایل متعددی دارد كه فقط به وضع منابع، به رغم غنای آنها، مربوط نمی‌شود. افزون برآن، باید به پیشرفت در عرصه نقد منابع و متون مؤلفان كلاسیك نیز توجه داشت كه حاصل تحقیقات پرثمر قرن بیستم است كه توانسته‌اند بسیاری از خطاهای غالباً تكراری در تحقیقات سده‌های هجدهم و نوزدهم، به خصوص در تفسیر منابع، را اصلاح و رفع كنند.1 دریافتهای مربوط به سالهای آغازین دوره اشكانی اشتباه‌آمیز است، چون این گرایش نادرست در میان محققان قدیمی وجود داشته كه هرجا متن با دریافتی كه از پیش در ذهن آنها پذیرفته و قطعی پنداشته می‌شده، سازگار نبوده آن ‌را «تصحیح» می‌كرده‌اند. با وجود این به‌ نظر می‌رسد كه عامل مهمتر در مورد ایران، ترك دیدگاه انحصاری یونانی‌گرایی باشد.

در دهه‌های اخیر هر قدر كاوشهای باستان‌شناسی در شرق و به ویژه در ایران بیشتر پیشرفت كرده است، از اهمیت نقش یونانی گرایی لااقل در مورد ایران كاسته شده است، گرچه نفوذ و گسترش آن در تمام عرصه‌های زندگی آسیای پیشین بسیار زیاده بوده است، فقط جنبه سیاسی آن بخشی از اهمیت خود را حفظ كرده كه آن هم به سبب فتح قلمرو هخامنشی به ‌دست اسكندر و اداره آن به ‌دست جانشینان سلوكی اوست؛ اما ساختار اجتماعی ـ اقتصادی و نیز فرهنگ ایران در برابر فشار یونانی‌گرایی پایداری كرده و چندان تابع نفوذ فاتحان نشده و شكلهای به ارث رسیده از گذشته خود را حفظ كرده است. بدین‌سان بازسازی پنج‌قرن حكومت اشكانیان در ایران باید برشالوده‌های متفاوتی استوار گردد و عناصر تازه‌ای كه تاكنون در پژوهشها پذیرفته نمی‌شدند، مورد ارزیابی قرار گیرند. ارزش منابع مكتوب جدید، به‌خصوص كتبیه‌ها و سكه‌ها، به‌ رغم اندك بودنشان باید به درستی شناخته شود.

كاوشهای باستان‌شناختی از دل خاك ایران اشیای بسیار بااهمیتی را بیرون كشیده اند. این كاوشها نه تنها در ایران كنونی، بلكه در آسیای مركزی نیز انجام شده كه باعث كشف تماسهای فراوان ایران با این سرزمین شده است. این رویكرد تازه امكان می‌دهد به عامل نوینی پی ‌ببریم كه بتواند تاریخ اشكانیان را در منظر تاریخی متفاوتی قرار دهد؛ اما این فقط گام نخست است. هر قدر در نگریستن به اشكانیان عینك یونانی ـ رومی را بیشتر كنار زده‌ایم، به رغم كاستیهای منابع، معلوم شده كه آنها ارزشهای ویژه خود را داشته و از تواناییهایی برخوردار بوده‌اند كه قبل از هر چیز از سیاست بسیار گسترده ایشان پیداست.

برخلاف پندار محققان كه باعث شده به تاریخ اشكانیان كم‌توجهی كنند، فرمانروایان اشكانی شخصیت‌هایی منفعل و تابع سرنوشت نبوده‌اند. پژوهشهای كنونی نویدی هستند برای توسعه پژوهشهای آینده. با این حال، از هم امروز تصویری كه می‌توان طرح كلی آن را ترسیم كرد، به ما امكان می‌دهد به پرسشی پاسخ گوییم كه هنوز مطرح نشده است: اشكانیان چگونه توانستند برسلوكیان پیروز شوند و بعدها طی چند قرن چگونه توانستند به مخالفت سیاسی و نظامی با امپراتوری روم بپردازند و حتی بارها آن را به سختی شكست دهند؟ اشكانیان چونان سیاستمدارانی توانا (همانند هخامنشیان پیش و ساسانیانِ پس از خود) در زیر بارسنگین وظیفه دفاع از ایران، چه از جانب آسیای مركزی و چه از سوی قفقاز، مجبور بودند نیروهای خود را تقسیم كنند تا بتوانند با این خط دوگانه به مقابله بپردازند. باید نشان داد كه اشكانیان به‌عنوان جانشینان راستین هخامنشیان، چگونه توانستند راه ایران‌گرایی را ادامه دهند و بدین ترتیب توانایی مبارزه با سلوكیان (یعنی نمایندگان یونان‌گرایی) و نیز با رومیان را بیابند كه در سیاست شرقی خود از نگرشهای توسعه طلبانه اسكندر استفاده می‌كردند.

بدین ترتیب به رغم كاستی منابع، وظیفه اصلی محققان كشف اقدامات و مقاصد سیاسی اشكانیان است كه در برابر دشمن (یعنی روم قدرتمند)، با همدستی شهرهای یونانی (همانند سلوكیان در قبل) به ویژه در سرزمین بابل و غالباً در كنار اشراف نیرومند ایرانی، توانستند با تكیه به قشر ایرانی دولت خود بر همه این خطرها غلبه كنند.

وظیفه دیگر پژوهشگران كشف مراحل فرایند ایرانی‌گری اشكانیان است كه از این نظر پیشكسوت ساسانیان بودند و محققان قبلاً به خطا ایشان را نخستین احیاگران ایران‌گرایی می‌پنداشتند. امروزه بیش از هر زمان دیگر معلوم شده است كه عناصر ایرانی موجود در زبان، اصطلاحات اداری، ایدئولوژی و دین همگی فراورده فعالیت آگاهانه اشكانیان بوده است.

طبعاً چون منابع موجود نمی‌توانند به همه پرسشها پاسخ‌ گویند، ناچاریم با احتیاط تمام به فرضیه‌ها روی آوریم.2 این مناسب‌ترین روش است؛ زیرا فرضیه‌هایی كه در این اواخر پیشنهاد می‌شدند، با كشفیات جدید كاوشهای باستان‌شناسی در خاك ایران تأیید شده‌اند. با این حال وقت آن رسیده است كه تمام داده‌ها را در كنار هم بچینیم تا نتیجه این تركیب بتواند در خدمت پژوهشهای تازه قرار گیرد.

مروری كوتاه بر نوشته‌های مربوط به تاریخ اشكانیان، عقاید فوق را تأیید می‌كند. این تاریخ كه اكثر كتابهای قدیمی از آن غفلت كرده‌اند و آن را یا جزو تاریخ سلوكیان یا تاریخ روم گنجانده‌اند، به بركت سكه‌های شاهان پارت، كه كمیت و كیفیت آنها نمایانگر جایگاه والای دولت اشكانی است، به تدریج دارد روشن می‌شود. بر این پایه بود كه ژ.فوی وَیان فرانسوی توانست در قرن هجدهم تاریخ مشهور خود درباره اشكانیان را به زبان لاتینی بنویسد؛ كتابی كه سپس كتاب پ.لونگرو را به دنبال داشت.

آنگاه وقفه‌ای پیش آمد تا در سال 1850 كتاب سن مارتن به نام «قطعانی از تاریخ اشكانیان» در پاریس انتشار یافت و به معرفی وضع تحقیقات به ویژه درباره گاهشماری وقایع پارت پرداخت كه همیشه موضوعی موردبحث و اختلاف و تردید بود. در مقایسه با موضع او، دو كتاب زیر به زبان آلمانی «اشنایدرویرت، اشكانیان براساس منابع یونانی ـ رومی»، «اشپیگل، باستانی‌شناسی ایران»، هیچ نكته جدیدی برای روشن‌كردن مسئله ندارند.

با كشف و ترجمه اسناد خط میخی بابلی درباره اشكانیان، مرحله نوینی در پژوهشها آغاز شد. این اسناد نظام تاریخ‌‌گذاری مورد استفاده دولت پارتیان را برای محققان روشن كردند. این اسناد حاوی تاریخهای سلطنت شاهان پارت براساس مبدأ تاریخ سلوكیان بود كه در بابل به كار می‌رفت و بنابر آخرین محاسبات از سال 311/310 پیش از میلاد آغاز می‌شد؛ یا براساس مبدأ تاریخ اشكانیان، در ایران از سال 247/246 محاسبه می‌شد. بنابر محاسبات قدیمی، تاریخها به ترتیب عبارت بودند از 312/311 و 248/247. با این حال با توجه به فقدان یك نقطه اتكای گاهشماری دیگر، استفاده از این نظام تاریخ‌گذاری دشواریهایی داشت.

گوتشمید استفاده از این داده‌ها در فرایند تاریخی را پیشنهاد كرد و خود عملاً در كتاب خود این كار را انجام داد. كتاب او4 مدت پنجاه سال در مورد تاریخ پارتها نقش كتاب درسی اساسی را داشت و هنوز نیز ارزشمند است. پس از گوتشمید، مهمترین گام را نیلسون دوبواز برداشت و كتاب «تاریخ سیاسی پارت»5 را در 1938 در شیكاگو منتشر كرد. این كتاب ضمن تكیه بیشتر بر تاریخ سیاسی، از منابع جدید یعنی سكه‌ها و كتیبه‌های پیدا شده در ایران استفاده كرد. با این حال و علی‌رغم این افزایش منابع، منبع اصلی كتاب را كماكان مؤلفان یونانی و رومی تشكیل می‌دهند و اصولاً مؤلفان معاصر بازسازی تاریخ پارتهای اشكانی را بر این اساس و به خصوص براساس دیدگاه رومیان انجام می‌دهند. در كتاب دوبواز حتی شماره، نام و منشأ لژیونهای رومی و نام فرماندهان رومی آنها كه در جنگ با پارتها شركت داشته‌اند، ذكر می‌شود. البته نتایج چنین روش و نگرشی نمی‌توانست رضایت‌بخش باشد و بایست منتظر دوره بعدی و رویدادهای جنگ جهانی دوم می‌ماندیم تا جوهر این بخش از تاریخ ایران و جایگاه آن در تاریخ باستان را بشناسیم. در اینجا بی‌گمان كنارگذاشتن طرز فكر اروپامداری افراطی نقش مهمی داشت. البته این فقط آغاز است و فرضیه‌ها هنوز وجود دارند، ولی راه تازه‌ای باز شده است.

 

دلیل آشكار این امر، انتشار تك‌نگاری شیپمان است. كتاب او به نام «شالوده‌های تاریخ پارت» با وجود آنكه همچون آثار پیشین تحت تأثیر منابع یونانی ـ رومی است، از بسیاری جنبه‌ها كوشیده است تا خود را از عقاید قدیمی كه نگرشی كاملاً منفی نسبت به اشكانیان دارند، آزاد سازد.

با این همه، عامل تعیین‌كننده‌ای كه باب عصر تازه‌ای را در پژوهشهای مربوط به تاریخ اشكانیان گشوده است، كاوشهای باستان‌شناسی و كارهای تحلیلی لوئی واندنبرگ و گروه او هستند. این كاوشها و كارهای تحلیلی اسناد مكتوب بسیار گرانبها و آثاری از فرهنگ مادی را در اختیار دانش نهاده‌اند كه كشفیات باستان‌شناسی شوروی به ویژه در شهر «نسای قدیم» را نیز باید به آنها افزود.

بزرگترین تك‌نگاری درباره مجموع تاریخ ایران، مجلد سوم «تاریخ ایران به روایت كمبریج»، دوره سلوكی ـ پارتی، دوره ساسانی (كمبریج، 1983) است. این كتابی است تألیف نویسندگان مختلف و با عقاید گوناگون كه آماده‌سازی آن بیش از ده سال طول كشیده، ولی باز به نوشته‌های جدیدتر توجهی ندارد. با آنكه تاریخ سیاسی بخش اعظم این كتاب را به خود اختصاص داده، در بسیاری موارد برداشت كلاوس شیپمان را دربست می‌پذیرد و بنابراین جز تكرار مطالب قدیمی چیز دیگری نیست. با این حال بحث بسیار گسترده‌ای درباره فرهنگ، جریانهای مذهبی، خط و ادبیات در آن وجود دارد.

در پایان مایلم به پژوهشهای خودم درباره تاریخ اشكانیان اشاره‌ای كوتاه بكنم كه طی پنجاه سال گذشته انتشار یافته‌اند. من ضمن استفاده از منابع جدید، چه مكتوب و چه باستان‌شناختی، و به نقدگذاشتن آنها بنابر اصول علمی، كوشیده‌ام تاریخ ایران در دوره اشكانی را از دیدگاه ایران بنگرم، نه از دیدگاه یونانی ـ رومی. البته پیداست كه چنین كاری خصلت فرضی دارد. شالوده اصلی آن مواد جدیدی است كه از ایران به دست آمده‌اند.5

من به طور اصولی و روشمند موضعی هوادار ایران گرفته‌ام و ایران كانون علاقه‌ام بوده است. از این رو دوره‌بندی قدیمی تاریخ ایران در زمان اشكانیان را رد كرده‌ام؛ یعنی كاری را كه قرنها پیش تاریخ‌نویسان كرده‌اند. گرچه با جریان واقعی تاریخ در زمان فرمانروایی ایشان سازگار نبوده، زیرا سیاست اصلی ایشان رجوع به گذشته هخامنشی یعنی به ایران‌گرایی بوده است. این عوامل هستند كه شكلی تازه به تاریخ ایران می‌بخشند و معلول كنش آگاهانه اشكانیان بوده‌اند. تاریخی كه باید به جای پیوندزدن آن به تاریخ روم، جوهر عمیق آن را بشناسیم.

 

منابع تاریخی

در مطالعه دوره اشكانی، مانند هر دوره تاریخی دیگری، مسئله اساسی چیستی منابع و تعداد و اعتبار آنهاست. پژوهشگران سده هجدهم و نوزدهم غیر از چند سكه كه اهمیت زیادی داشتند، فقط از منابع یونانی و لاتینی استفاده می‌كردند كه تازه تفسیر آنها نیز به روشی خطا انجام می‌شد. باتوجه به رفتار ویژه دانش آن روز نسبت به نقش اشكانیان و جایگاه ایشان در تاریخ ایران، این منابع نیز تقریباً منحصراً برای معرفی پیكارهای ایشان نخست با سلوكیان و سپس با رومیان مورداستفاده قرار می‌گرفتند.

در مورد این مرحله از روابط دوجانبه منابع فراوان است. همین عنوان كتاب دوبواز (تاریخ سیاسی پارت) نشان می‌دهد كه یگانه اطلاعاتی كه از این منابع می‌توان به دست آورد، چه چیزهایی است. در واقع مؤلف خواسته است تأكید كند كه زمینه‌های دیگر قابل بازسازی نیستند. شاید علت این موضع‌گیری فقط این نباشد، اما به طور كلی عقیده رایج مخالف امكان نسبت‌دادن هرگونه هدف مهم فرهنگی یا ایدئولوژیكی به اشكانیان است. بر تعداد منابع یونانی و لاتینی در طی قرون افزوده نشده است، حال بر تعداد كشفیات در ایران افزوده شده و با این كشفیات عقاید قدیمی در معرض تردید قرار گرفته‌اند، از جمله این عقیده كه دوره اشكانی (238پ.م ـ 226م) در تاریخ ایران صفحه‌ای سفید و دوره‌ای از لحاظ فرهنگی خالی است و فقط ساسانیان بوده‌اند كه توانسته‌اند با موفقیت سنت هخامنشیان را زنده كنند و لقب آنها به عنوان بنیانگذاران دولت نوپارسی نیز از همین جا ناشی می‌شود. كاوشهای باستان‌شناسی پایه‌های این داوری را سست كرده‌اند كه در ایران طی حدود 1200 سال استمرار فرهنگی وجود نداشته است. در حال حاضر دلایل نسبتاً استواری برای داوری معكوس وجود دارد. از جمله مهمترین دلایل كشف مجموعه كاخهاست كه باشكوه‌ترین آنها در «نسای قدیمی» واقع شده است، و نیز تعداد شایان توجهی پیكره كنده شده بر صخره به ویژه در سرزمین عیلام. اینها آخرین پایه را برای داوری درباره هنر پارت، حتی درباره هنر محلی عیلام فراهم ساخته‌اند.

در مطالعه دوره اشكانی، مانند هر دوره تاریخی دیگری، مسئله اساسی چیستی منابع و تعداد و اعتبار آنهاست. پژوهشگران سده هجدهم و نوزدهم غیر از چند سكه كه اهمیت زیادی داشتند، فقط از منابع یونانی و لاتینی استفاده می‌كردند كه تازه تفسیر آنها نیز به روشی خطا انجام می‌شد. باتوجه به رفتار ویژه دانش آن روز نسبت به نقش اشكانیان و جایگاه ایشان در تاریخ ایران، این منابع نیز تقریباً منحصراً برای معرفی پیكارهای ایشان نخست با سلوكیان و سپس با رومیان مورداستفاده قرار می‌گرفتند.

در مورد این مرحله از روابط دوجانبه منابع فراوان است. بر تعداد منابع یونانی و لاتینی در طی قرون افزوده نشده است، حال بر تعداد كشفیات در ایران افزوده شده و با این كشفیات عقاید قدیمی در معرض تردید قرار گرفته‌اند، از جمله این عقیده كه دوره اشكانی (238پ.م ـ 226م) در تاریخ ایران صفحه‌ای سفید و دوره‌ای از لحاظ فرهنگی خالی اس... در حال حاضر دلایل نسبتاً استواری برای داوری معكوس وجود دارد. از جمله مهمترین دلایل كشف مجموعه كاخهاست كه باشكوه‌ترین آنها در «نسای قدیمی» واقع شده است، و نیز تعداد شایان توجهی پیكره كنده شده بر صخره به ویژه در سرزمین عیلام. اینها آخرین پایه را برای داوری درباره هنر پارت، حتی درباره هنر محلی عیلام فراهم ساخته‌اند.

كاوشهای باستان‌شناسی همچنین باعث كشف تعداد زیادی سكه و از جمله دفینه‌هایی شده‌اند كه مهمترین آنها حاوی سكه‌های دو پادشاه نخست مستقر در پارت (یعنی اشك اول و پسرش اشك دوم) شده‌اند، گرچه استفاده از این سكه‌ها دشوار است، چون شاهان پارت به جای نام خود بر روی سكه‌ها لقب افتخاری اشك (یا ارْشَك) را ضرب می‌كردند. با وجود این به بركت عناصر دیگر گرایشهای موجود در دولت اشكانی شناخته شده‌اند، به خصوص زبان كلمات به كار رفته در پشت و روی سكه‌ها.

در كاوشهای باستان‌شناسی سالهای 1959ـ1961 اسناد فراوانی به‌ویژه خرده‌سفالهایی در نسا به دست آمده كه ارزش بعضی از آنها تا همین اواخر كاملاً شناخته نشده بود. اكثر آنها مربوط به سده‌های دوم و یكم پیش از میلاد هستند. كتیبه‌ها انگشت‌شمارند و فاصله زمانی زیادی با هم دارند. اینها عبارتند از: سه سند (دو یونانی و یك آرامی) كه در 1909 در اورامان كردستان پیدا شده‌اند، و یك سند نوشته شده بر روی پوست كه همراه با دو دستنوشته دیگر در دورا ـ اُروپوس هنگام حفاریهای پیش از جنگ جهانی دوم كشف شده‌اند. این اسناد و به خصوص پوست‌نوشته یونانی دورا ـ اُروپوس حاوی اطلاعات گرانبهایی درباره روابط داخلی دولت پارت است. استفاده كامل از این یافته‌ها به این دلیل هنوز ممكن نشده كه تاكنون نتوانسته‌اند به یقین دریابند كه آنها، مانند خرده‌سفالهای نسا، به زبان آرامی نوشته شده‌اند یا با حروف اندیشه‌نگاری آرامی نوشته شده و به زبان ایرانی خوانده می‌شده‌اند. با این حال شاید بررسیهای اخیر كتیبه‌های روی برجسته‌كاری‌های هنگِ نوروزی به حل این مسئله كمك كند. به‌ویژه بنا به نظر زبان‌شناسانی كه ساختار دستوری متون به دست آمده را تحلیل می‌كنند، قدیمی‌ترین متنی كه در اختیار داریم و به زبان پهلوی نوشته شده است تقریباً متعلق به سال 100پ.م است و بر روی قطعه سفالی از نسا به دست آمده است؛ اما متون دیگر قدیمی‌تر كه از هنگِ نوروزی به دست آمده‌اند، ممكن است متعلق به زمان سلطنت مهرداد یكم (171ـ 138پ.م) باشند.

اگر چنین بوده باشد، می‌توان این پدیده را دلیلی بر عمل برنامه‌ریزی شده اشكانیان با نگرشی ایران‌دوستانه دانست كه پس از قرنها در زمان بلاش یكم، زبان ایرانی را بر زبان یونانی پیروز كرد. بدین ترتیب نه‌تنها پیدایش این اسناد نمایانگر قدرت اشكانیان است،‌ بلكه نشان‌‌دهنده قدرت زبان ایرانی در دوره آغازین سلطنت آنهاست كه واقعیت‌های فرهنگی مهم این دوره را به اثبات می‌رساند.

اسنادی كه مستقیماً به فعالیت اشكانیان مربوط می‌شوند، با آنكه محل ضربشان دقیقاً مشخص نیست، سكه‌ها هستند. كیفیت بالای این سكه‌ها نشان‌دهنده آن است كه كار هنرمندان یونانی هستند و از این رو از مدتها پیش توجه مورخان و سكه‌شناسان را به خود جلب كرده‌اند. با وجود این ارزش معرفتی آنها محدود است و غالباً هنگام تغییر آنها به نتایجی نادرست كه متأسفانه به سرعت تكرار و شایع شده رسیده‌اند؛ مثلاً نخست به لقب «فیل‌هلن» (یونان‌دوست) اشاره می‌كنیم كه تقریباً در نیمه قرن دوم پیش از میلاد از جمله القاب شاهان پارت بود. باورها و تخیلات و پنداشتهای نادرست درباره اشكانیان، باعث شده كه آنها این لقب را دلیلی بر فروتر بودن اشكانیان بپندارند كه گویا خودشان هم به این فروتری خویش و برتری عنصر یونانی اقرار داشته‌اند؛ اما هنگامی كه اخیراً در پرتو تحلیل منابع، نگرش اشكانیان نسبت به دشمنی یونانیان چنان كه باید روشن شد، معنای این اصطلاح و اهمیت آن به درستی آشكار گشت و ظرافت فرمانروایان اشكانی را در شیوه تبلیغات به اثبات رسانید.

تأثیر این شیوه بی‌همتا با گنجینه سكه‌های كشف شده در شمال ایران استوار گردید؛ زیرا این گنجینه، غیر از تعداد كمی سكه‌های خارجی، دارای هزاران سكه از دو فرمانروای نخستین دودمان اشكانی (اشك یكم و پسرش اشك دوم) است كه بدین ترتیب واقعیت تاریخی آنها به طور قاطع تأیید می‌شود. بدین‌سان مطمئن می‌شویم كه از زمان ارشك یا اشك، بنیانگذار دولت و دودمان اشكانی (238ـ217پ.م) شاهان این سلسله شروع به ضرب سكه كرده‌اند، نه از زمان مهرداد یكم (171ـ 138پ.م) و این كار را نیز در مقیاسی گسترده انجام داده‌اند. این واقعیت كه برای تأسیس هر دولت اهمیت عظیمی دارد،‌ توانسته افسانه رایج در مورد سستی اشكانیان و ناتوانی ایشان در سرمشق گرفتن از دولتهای هلنیستی همجوار را باطل سازد. البته اینكه سرمشق سلوكیان و دودمانهای همسایه (آندراگورا و دیودوت) توانسته باشد بر این تصمیم اشك اثر گذاشته باشد، امری ممكن و حتی محتمل است. اما در اینجا فقط با نفوذ بیگانگان كه در عهد باستان امری رایج بوده، سروكار نداریم. ارشك می‌توانست به فعالیتی كه خود بانی آن باشد و نفوذ بیگانگان هم به چشم نخورد، اقدام كند.

در واقع فقط بخشی از سكه‌ها نوشته‌های رویشان به زبان یونانی است و نوشته‌های سكه‌های دیگر به زبان آرامی است. با درنظر گرفتن نقش زبان آرامی در حكومت هخامنشی، به نظر می‌رسد درست آن است كه نتیجه بگیریم كه اشك كاملاً آگاهانه تصمیم گرفته پشت و روی بخشی از سكه‌ها را به زبان آرامی بنویسد تا پیوندهای خود با سنت كهن پارس را نشان دهد و به نگرش ایدئولوژیكی تكیه كند كه اشكانیان قرنها به آن وفادار ماندند. بدین ترتیب اكنون دلایل متعددی درباره نقش تاریخی دو پادشاه اول اشكانی موجود است.

امروزه بازسازی تاریخ دولت اشكانیان باید بر این منابع به دست آمده از خاك ایران پی‌ریزی شود. حال آنكه اگر همچنان مانند گذشته این منابع نادیده گرفته شوند، تاریخ پارتها كماكان چیزی جز توصیف جنگها و پیروزیها و شكست‌ها به ویژه در مبارزه علیه روم نخواهد بود، و درنتیجه باز تصوری ناقص درباره دوره اشكانیان خواهیم داشت.

 

منابع یونانی و لاتینی

برای بازسازی تاریخ پیوسته‌ای از دولت پارت فقط چند منبع غیرایرانی و به خصوص یونانی و لاتینی در اختیار است؛ نقشی نه چندان مهم نیز به منابع چینی و ارمنی داده شده كه درباره ارزش آنها نیز به حد كافی پژوهش نشده است. منابع اساسی قبل از هر چیز به جنگها اشاره می‌كنند كه نخست با سلوكیان و سپس با جمهوری روم و امپراتوری روم روی داده است. تاكنون معمولاً از روش توصیفی مبتنی بر اصل گاهشماری رویدادها استفاده شده است. با این حال چنین می‌نماید كه در پرتو تحلیل منابع جدید و رده‌بندی انتقادی آنها باید به روشی متفاوت دست یازید و در عین حال منابع پیشین را به عنوان اطلاعات پایه حفظ كرد. با توجه به این اصل و با توجه به فقدان تاریخ حقیقی پارتها، نخست به تاریخ پارتها به زبان یونانی كه توسط یكی از ساكنان قلمرو اشكانیان به نام آپولودورسِ آرتمیتایی (حدود 100پ.م) نوشته شده، اشاره می‌كنیم و سپس به تروگوس پومپئوس با تاریخ فیلیپی (قرن اول پیش از میلاد) اشاره می‌كنیم كه خلاصه آن در كتاب فشرده یونیانوس یوستینوس (احتمالاً قرن سوم میلادی) حفظ شده است.

گزارش یوستینوس حاوی یگانه تاریخ پیوسته پادشاهی اشكانیان است كه مقدمه، و در واقع خلاصه همه كتابها را دارد و تا سال 20 پیش از میلاد به عقب می‌رود. پیش از این رسم چنان بود كه قبل از نقد اصلی منابع، حملات متعددی به این كتاب می‌شد كه هدفشان كاستن از ارزش آن بود. البته این كتاب اشتباهاتی دارد كه مربوط به خطاهای نسخه‌برداران در این دوره طولانی است. با این حال بدنه اصلی اطلاعات یوستینوس، به ویژه اطلاعات مربوط به آغاز دولت پارت توانسته در برابر لبه تیز انتقادها پایداری كند و با ایجازی كه دارد، شالوده بازسازی سه قرن نخست دولت اشكاانی را تشكیل می‌دهد.

اطلاعاتی كه استرابون در كتاب «جغرافیا» در اختیار ما می‌گذارد، گرانبها هستند؛ چون او از اطلاعات آرتمیتایی، استفاده كرده كه علاوه بر توصیف پارت، به سالهای آغازین اشكانیان مربوط می‌شوند و غیر از قطعات ارزشمند نقل شده از كتاب دوم استرابون كه استمرار كار پولیبیوس (200-120پ.م) هستند. قدیمی‌ترین گزارش لشكركشی آنتیوخوس سوم به شرق، از جمله علیه اشك دوم، در حوالی سال 209پ.م را مرهون همین مؤلف هستیم. بدون تردید قطعات گرانبهای حفظ شده در كتاب آتنه به نام Deipnosophistai (قرن سوم میلادی) چه مستقیماً یا به میانجی پوسیدونیوس و در واقع استرابون، از همین گزارش گرفته شده‌اند.

از جمله پرارزش‌ترین منابع باید به ایزیدور خاراكسی (احتمالاً پایان قرن یكم میلادی) اشاره كرد كه در آن توصیف جاده تجارتی (احتمالاً مربوط به دوره مهرداد دوم 123ـ 87 پ.م) كه از مرز دولت پارت در فرات تا باختر (باكتریا ـ بلخ) امتداد داشت، آمده است؛ توصیفی كه حدس زده می‌شود با ملاحظات شخصی او تكمیل شده باشد. نه تنها اطلاعات موجود در این متن و نیز درباره دوران آغازین دولت پارت، بلكه نیز این واقعیت كه در دربار اشكانیان ضرورت و سودمندی چنین توصیفی احساس می‌شده، فضا و سطح فرهنگی پایتخت آنها را نشان می‌دهد و استدلالی مهم برای بازسازی فرهنگ آن محسوب می‌شود.

دیودوروس سیسیلی (21ـ80 پ.م) نیز مهم است. هرچند فقط قطعه‌ای درباره آغاز دوره پارت از او حفظ شده است. همچنین باید به ارزش فراوان پلوتارك كرونه‌ای (120ـ50م) اشاره كرد كه در مجموعه «حیات مردان نامی» در شرح حال لیسینیوس كراسوس و مارك آنتوان جریان لشكركشی این دو بر ضد پارتها آمده است. البته این دو ماجرا از نظر نظامی اهمیت دارند، به ویژه نبرد كرهه (حران) و لشكركشی مارك آنتوان علیه پارتها، كه هر دو نبرد با موفقیت بزرگی برای اشكانیان پایان یافت. با این حال گزارش او ارزش زیادی دارد كه تا كنون كمتر مورد توجه پژوهندگان قرار گرفته و آن این است كه دارای اطلاعاتی درباره ساختار اجتماعی دولت اشكانیان است. این اطلاعات به اضافه اطلاعات یوستینیوس به ما امكان می‌دهد برداشتی درباره این عرصه نادیده گرفته شده جمع‌بندی كنیم و بدین ترتیب شناخت ما درباره مسائل اساسی دولت پارت بر شالوده‌های استواری قرار گیرد.

درباره گروه منابع رومی باید به كتاب parthika اثر فلاویوس آریانوس (179ـ 95م) اشاره كرد كه در‌ آن غیر از قطعات پراكنده، یك قطعه مهمتر درباره سالهای آغازین دولت اشكانی وجود دارد. چند نام محلی نیز در فرهنگ اتی‌ین بیزانسی (سده ششم میلادی) حفظ شده است. این نكته در مورد آریانوس نیز صدق می‌كند كه اطلاعات زوسیموس (قرن پنجم میلادی) و سینكلوس (قرن نهم میلادی) مبتنی بر كتاب او هستند. امروزه در پرتو مطالعات انتقادی معلوم شده كه كتاب آریانوس را نباید در ردیف منابع مهم قرار داد. پژوهندگان قدیم برای بازسازی تاریخ اولیه دولت پارت اطلاعات او را اساسی می‌پنداشتند، حال آنكه این اطلاعات از منابع ناشناخته نقل شده‌اند و به همین دلیل آن اهمیت پنداری گذشته را ندارند. تا جایی كه می‌توان امروز قضاوت كرد، این اطلاعات بازتاب سنت سلسله‌ای اشكانیان هستند كه بعدها برای افتخار بخشیدن به شاخه كوچكتر سلسله نشأت گرفته از برادر كوچكتر اشك یكم یعنی تیرداد، كه پس از مرگ اشك دوم (حدود 191پ.م) و زوال یافتن شاخه بزرگ خاندان به قدرت رسید مرسوم شد.

و اما در مورد گزارشهای رومی ـ پارتی، باید گفت گزارش تاسیتوس (حدود 120ـ50م) ارزش فراوانی دارد؛ زیرا او در «سالنامه»ها به ارائه یك رشته اطلاعات مهم درباره روابط داخلی در ایران اشكانی پرداخته است. همچنین نقل قول او از سخنان اصلی و نامه‌های شاهان پارت ـ كه بی‌گمان از بایگانی‌های سلطنتی به دست آمده ـ ارزش دارد و عرصه‌های اساسی سیاست اشكانیان و ساز و كارهای آن را فاش می‌سازد، و این چیزی است كه تاكنون توجه چندانی به آن نشده بود. همچنین كتاب «تاریخ روم» تالیف دیون كاسیوس (حدود 235ـ 155م) اثری برجسته است: در قسمت‌هایی كه از این كتاب باقی مانده است، جزئیات مهمی بیش از همه درباره روابط روم با پارتها وجود دارد.

برای شناخت جغرافیای پارت و ایران، غیر از استرابون، پلینیوس كهن (79ـ 24م) مؤلف «تاریخ طبیعی» نیز اطلاعاتی در اختیار ما می‌گذارد. او افزون بر این، اطلاعاتی درباره تاریخ ایران در دوره سلوكی می‌دهد كه هنوز به خوبی مورد مطالعه قرار نگرفته‌اند. در برخی قطعات تاریخ پارتی عبارات گنجانده شده در دفاعیات و نیز در مكاتبات سیسرون (106ـ43پ.م) نقل شده است. در مورد نگرش مثبت نسبت به دولت اشكانی باید به فلاویوس یوزف (100-38/37م) و به ویژه كتابش Antiquitates Judaicae نیز اشاره كرد.

 

منابع ارمنی و چینی

سرانجام لازم است دو گروه منابع را به یاد آوریم كه در غنی ساختن پایه بازسازی تاریخ اشكانی سهم دارند و این دو گروه عبارتند از منابع ارمنی و چینی. در مورد گروه نخست می‌توان گفت كه با توجه به تماسهای نزدیك میان اشكانیان و ارمنستان طی قرنها، اهمیت آنها باید در درجه اول باشد. این آثار كه از صفت جانبداری به زیان پارتها ـ كه سنت آثار یونانی و رومی بوده ـ مصون بوده‌اند، می‌توانند به منزله عامل توازنی در قضاوت عمل كنند. با این حال تلاشی كه برای تحلیل محتوای این آثار شده تا پیوندی از نظر تاریخی تأیید شده در‌ آنها پیدا شود و امكان تعیین محل و شناسایی اشخاص و رویدادها فراهم گردد، به نتایج رضایت‌بخشی نرسیده است. در حال حاضر این آثار هیچ عنصر جدیدی برای شناخت تاریخ اشكانیان ندارند.

اما در مورد منابع چینی وضع چنین نیست و می‌توان از آنها بسیار بهره گرفت، گرچه خط چینی از لحاظ شناسایی واژه‌ها و نامها دشواریهای فراوانی پدید می‌آورد. از سه منبع مربوط به تاریخ ایران، قدیمی‌ترین آنها «سالنامه‌های تاریخی» است كه در 98پ.م پایان یافته‌اند و مربوط به سفیری هستند كه از چین به منطقه مرزی ایران آمده بود تا با وضع ایجاد شده در باختر (باكتریا) و سرزمینهای مجاور پس از مهاجرت اقوام آسیای مركزی به سرزمین ایران در حدد سال 135 پ.م آشنا شود. دو منبع دیگر عبارتند از سالنامه‌های معروف (دودمان نخستین هان) در قرن اول میلادی كه حاوی توصیفی از پارتی هستند، و سالنامه‌های «دودمان پسین ‌هان» كه محتوای آنها طی قرنها بر هم انباشته شده‌اند تا در قرن نوزدهم شكل قطعی خود را پیدا كنند و مراحل سفر یك پیك چینی را در 97م از طریق ایران به خلیج‌فارس شرح می‌دهند. این منابع مربوط به رویدادهای پراكنده هستند و از این رو اطلاعاتی اساسی درباره تاریخ اشكانیان ندارند.

وقتی داده‌های منابع یاد شده در بالا را در كنار هم قرار می‌دهیم، درست می‌نماید كه بار دیگر تأكید كنیم كه برای بازسازی تاریخ اشكانی (كه همانند ساسانیان هماورد بزرگ امپراتوری روم بوده است)‌فهرست منابعی قابل قیاس با منابع تاریخ روم در اختیار نداریم. از این لحاظ می‌توان میان حكومت پارت و پادشاهی‌های هلنیستی مصر و سلوكی شباهتهایی پیدا كرد. البته این مقایسه فقط مربوط به منابع است؛ دولتهای نامبرده، همانند بازمانده‌های دولت یونانیان باختر (باكتریا) كه در آغاز مقتدر بود، بدون آنكه چندان نشانی از خود باقی گذارند (مصر بیشتر و سلوكیان كمتر) از صحنه سیاسی محو شدند. قدرت ایران كه یگانه قدرت سیاسی دوران بود كه هم در برابر روم پایداری كرد و هم امپراتوری ایران را حیات بخشید، این وظیفه را بر دوش محققان می‌گذارد كه به استخراج داده‌هایی بپردازند كه بتوانند این عظمت را آشكار و اثبات نمایند.

 

پی‌نوشتها:

1. در مورد خطوط اساسی توسعه دولت پارت، بنگرید به: تاریخ ایران كمبریج (ج3) كه به خوبی ارزشهای سیاست اشكانیان را كه متكی بر ایران‌گرایی بوده بازشناخته و به خصوص برعناصر فرهنگی و از سوی دیگر بر نقش پارتها به‌عنوان مدافعان ایران در برابر امپریالیسم رومی تأكید ورزیده است. اولسنر در معرفی خود از كتاب شیپمان نیز همین گرایش را دارد.

2. می‌توان پی‌برد كه در سال‌های اخیر تا چه حد عقاید در عرصه باستان‌شناسی در مورد هنر پارت تغییر كرده‌اند. در حالی كه گاولیكوفسكی (1979) عقیده دارد كه «هنر پارت» (كه ویژگی اصلی آن قرینه‌سازی است) فقط در منطقه سوریه ـ بین‌النهرین ظاهرشده، و اندنبرگ و شیپمان همین خصوصیت قرینه‌سازی را یكی از دلایل وجود هنر پارت در ایران می‌دانند كه تاریخ آن به آغاز دوره پارت (یعنی قرن دوم پ.م) برمی‌گردد و بنابراین حلقه زنجیری است كه هنر برجسته كاری هخامنشی را به هنر صخره‌ای ساسانی پیوند می‌دهد. از نظر تاریخی، برجسته كاریهای پارتی ایران بی‌گمان مقدم بر آثار پارتی پالمیر، دورا اُروپوس و هترا [الحضر] بوده‌اند كه به قرن اول میلادی تعلق دارند.

3. این كتاب با عنوان «تاریخ ایران و ممالك همجوار آن از زمان اسكندر تا انقراض اشكانیان» با ترجمه كیكاووس جهانداری را انتشارات ققنوس منتشر كرده است. ـ م.

4. این كتاب با همین عنوان و ترجمه علی‌اصغر حكمت در تهران منتشر شده است. ـ م.

5. مثلاً استدلال مربوط به غنای هنر در ایران را می‌توان از این واقعیت دریافت كه در هر منطقه آن یك نوع سفالگری وجود داشته است. بنگرید به: «سفالگری در ایران طی دوره پارت».

*شاهنشاهی اشكانی (نشر ققنوس، با تلخیص)

منبع: روزنامه اطلاعات

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: