1392/12/21 ۱۲:۱۴
جان هینلز استاد دانشگاه «امید لیورپول» است که کار ویراستاری کامپنییِن راتلج در باب مطالعة دین را برعهده داشته است. مقالة ترجمه شده، به عنوان مقدمة کتاب « در باب مطالعة دین» نگاشته شده است. او در مقدمة این کتاب دربارة اهمیت مطالعة دین سخن میگوید و تلاش میکند نشان دهد مطالعة دین حتی برای کسی که اعتقادی به دین ندارد اهمیت دارد زیرا دین واقعیتی انکارناپذیر در زندگی بشر است که در ساحتهای مختلف زندگی او، سیاست، فرهنگ، هنر و…- تاثیر گذار است. به اعتراف خود نویسنده در ابتدای مقاله، او ملحد است و به دینی اعتقاد ندارد. بنابراین بیان اهمیت مطالعة دین از دیدگاه او حائز اهمیت است. چرا باید کسی که معتقد به دین نیست، دین را جدی بگیرد و آن را مطالعه کند؟ هینلز در این نوشته همچنین نگاهی آسیب شناسانه نیز به مطالعة دین دارد.
ترجمه و تلخیص: آرش زارع / جان هینلز استاد دانشگاه «امید لیورپول» است که کار ویراستاری کامپنییِن راتلج در باب مطالعة دین را برعهده داشته است. مقالة ترجمه شده، به عنوان مقدمة کتاب « در باب مطالعة دین» نگاشته شده است. او در مقدمة این کتاب دربارة اهمیت مطالعة دین سخن میگوید و تلاش میکند نشان دهد مطالعة دین حتی برای کسی که اعتقادی به دین ندارد اهمیت دارد زیرا دین واقعیتی انکارناپذیر در زندگی بشر است که در ساحتهای مختلف زندگی او، سیاست، فرهنگ، هنر و…- تاثیر گذار است. به اعتراف خود نویسنده در ابتدای مقاله، او ملحد است و به دینی اعتقاد ندارد. بنابراین بیان اهمیت مطالعة دین از دیدگاه او حائز اهمیت است. چرا باید کسی که معتقد به دین نیست، دین را جدی بگیرد و آن را مطالعه کند؟ هینلز در این نوشته همچنین نگاهی آسیب شناسانه نیز به مطالعة دین دارد.
اگرچه در ابتدای این مقاله، نویسنده تعبیرات تندی را نسبت به دین ابراز میکند ولی نباید نوع نگاه او به دین را در همان جملات ابتدایی خلاصه کرد. در ادامه نوشته، او نگاه منصفانهتر و بیطرفانهتری را به نمایش میگذارد که حاکی از نوعی همدلی او با وجهههای دیگر دین است. به تعبیر دیگر میتوان به او حق داد که با رصد رفتار برخی انسانهای مدعی دینداری، برداشت خاصی از دین پیدا کند ولی واقعیت آن است که او تلاش کرده است تا از منظرهای گوناگونی دین را ارزیابی کند و به همین دلیل برای قضاوت دربارة این مقاله باید تا پایان آن با نویسنده همراه شد.
اگرچه هینلز در ابتدای متن، از یک زاویة خاص منفی به دین نگاه میکند و برای مثال از جنگ و کشتارهایی که در سایة نام دین رخ داده سخن میگوید، ولی نوشتة او به چند نکتة مهم اشاره دارد که نمیتوان آنها را نادیده گرفت:
اول: در مقام تعریف دین، اگر چه سخنان قابل نقدی دارد ولی ارتباطی که میان واقعیت دین و عمل برقرار میکند قابل توجه است. برخی از اندیشمندان، از گذشتههای دور، تلاش داشتهاند تا دین را امری درونی بدانند و از وجهة بیرونی و عملی آن غافل شدهاند. توجه ملحدی چون هینلز به جنبة بیرونی دین درس آموز است.
دوم: توجه و اعتراف به جنبة مثبت و فعال دین در ساحتهای مختلف زندگی بشر، سیاست و فرهنگ و هنر، نیز وجهة دیگری است که هینلز به خوبی به آن توجه کرده است. انقلاب ایران و نهضتهای ضد استعماری هند نمونههایی از این وجهة کارکرد دیناند که نویسنده به آن پرداخته است.
سوم: نویسنده پس از پرداختن به مدلهای گوناگون مطالعة دین، ذیل عنوان تعصب به یکی از مهمترین چالشهای پژوهش در دین پرداخته است و آن تعصبات و تمایلات محققین در برخورد با مفاهیم دینی است به این معنا که او به درستی گوشزد میکند برای فهم یک مفهوم دینی نباید آن را از دریچة ذهن محقق فهمید بلکه باید آن را از دریچة خود متدینین به آن دین معنا کرد. برای نمونه او به اشتباهاتی که برخی محققان مسیحی در تبیین مفاهیم زرتشتی داشتهاند اشاره میکند.
در مجموع مقدمهای را که هینلز برای این کتاب نوشته است میتوان به مثابه یک راهنمای توانا برای مدلهای گوناگون مطالعة دین مورد توجه قرارداد و اگر در برخی زوایا نتوان به عنوان یک دیندار با او همدل بود ولی در مقام پژوهش و تحقیق میتوان از نوشتة او بهره برد.
نتیجه گیری:
انسان مذهبی باشد یا نباشد، مطالعه ادیان به او در شناخت فرهنگ های دیگر کمک می کند؛ در طول تاریخ در همه کشورها ادیان نیروهای قدرتمندی بوده اند که گاهی در جهت خیر و گاهی نیز در جهت نابودی بکار گرفته میشده اند؛ منبع الهام عالیترین و باشکوهترین کارها، و یا برخی خشونتهای سبعانه بوده اند؛ حامی هنر و فرهنگ، و یا مایه نابودی آنها بوده اند. اما محور قسمت اعظم تاریخ اجتماعی و سیاسی بوده اند. محققینی که به هنگام نگارش درباره جوامع مختلف – مثلاً هندوهای انگلیس یا مسلمانان آمریکا، دین را از آن حذف می کنند، در حقیقت عنصری کلیدی را در تحقیقات خود نادیده می گیرند. انسان باید ارزشها، آرمانها و اولویتهای افرادی از فرهنگ های مختلف را که با آنها در ارتباط است بشناسد. جهانی شدن باعث میشود ارتباط با دیگران فراگیر و عادی گردد. دین را میتوان به الماسی تشبیه کرد که وجوه زیادی دارد و از زوایای مختلفی میتوان به آن نگریست، اما اگر نویسنده ای بخواهد تمامی آن را ببیند، تصاویر در هم پیچیده میشوند. این کتاب، رویکردهای مختلف به این الماسها را بررسی میکند.
این نوشتار خلاصه مقاله ای با عنوان Why study religions? از کتاب The Routledge companion to the study of religion به ویراستاری John, R Hinnells است.
منبع: انسان شناسی و فرهنگ
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید